محل تبلیغات شما
سلام خدا خودت می دانی چند روز هرچه سعی می کنم دست و دلم برود که با تو حرف بزنم اما بازم نمی شود که نمی شود اما امشب ساعت جدود دو و نیم نصف شب امدم که بنویسم چون دیگر خسته شده ام و کم اورده ام از حضور کم رنگ تو در دلم به امید حضور پر رنگت خدایا دیگر عنوان حرف هایم را نامه نمی گذارم چون اگر نامه بگذارم یک لحظه احساس کردم دیر به دستت می رسد (چه جمله مسخره ای ) خدایا فی الحال می دانی نه من نویسنده خوبی هستم و نه ادمی که خوب حرف بزند اما در نوشتن چیزی است به

قسم خوردن/ شهادت #دردانه

با تو حرف ها دارم ...

زندگی کوفتی / نامه نوزدهم

حرف ,نمی ,تو ,ام ,چون ,خدایا ,با تو ,نمی شود ,می دانی ,تو حرف ,کردم دیر

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خبر شروینه وکلاشی بازاریابی ومدیریت بازار درصنعت بیمه